مراتب ولایت
مراتب ولایت
مفهوم ولایت که در قرآن کریم و روایات به صورتهاى گوناگونى مطرح شده است، گاهى به ولایت اهل بیت(علیهم السلام) اختصاص دارد و گاهى درباره ولایت هر ولىّ خدا و هر مؤمن صالح است. به عبارت دیگر، یک ولایت اللّه داریم: أَلاَ إِنَّ أَوْلِیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.(1) کسانى که خود را تحت ولایت اللّه قرار مىدهند، متقابلا خدا هم ولایت آنها را بر عهده مىگیرد: اللّهُ وَلِىُّ الَّذِینَ آمَنُوا.(2) هرکسى که ولىّ خدا شد، خدا هم ولىّ او است. این ولایت، رابطهاى طرفینى بین مؤمنان و خداوند است. مؤمن ولىّ خدا، و خدا هم ولىّ مؤمن است. این ولایت، در رابطه انسان با خدا وجود دارد. دنباله ولایت خدا، ولایت رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) و ولایت اهل بیت(علیهم السلام) است. وقتى مىگوییم: ولایتى که براى خدا هست، براى پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) نیز وجود دارد، منظور فقط حکومت نیست؛ بلکه تمام شؤون
1. یونس(10)، 62.
2. بقره(2) 257.
ولایت را در بر مىگیرد؛ البتّه در شعاع ولایت خداوند، مسأله حکومت نیز مطرح مىشود؛ چون خدا است که حاکم و قانون را تعیین مىکند. بدین ترتیب، حکومت، یکى از شؤون ولایت اللّه است.
ولایتى که به خدا، پیغمبر(صلى الله علیه وآله)، امیرمؤمنان و دیگر امامان معصوم(علیهم السلام) نسبت داده مىشود، مفهومى است که تشکیک مراتب دارد. مرتبه اعلا و ذاتى آن، براى خداوند متعالى، و مرتبه بعدى آن ویژه رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) و مراتب بعدى آن براى امامان(علیهم السلام) ثابت است؛ امّا حقیقت این ولایت چیست؟ رابطه بین خدا و بنده، رابطه عبودیت و ربوبیت است. اگر ما این رابطه را با اختیار خود پذیرفتیم و در عمل تحقّق بخشیدیم، آن وقت رابطهاى متشابهة الطّرفین تحقّق مىیابد که ما ولىّ او مىشویم و او نیز ولىّ ما مىشود؛ امّا اختیار این رابطه به دست من و شما است. ما باید با اختیار خودمان این رابطه را برقرار و تقویت کنیم. رابطه عبودیت و ربوبیت، امرى تکوینى است. چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، خدا خدا است و ما هم بنده ایم؛ امّا ولایت تشریعى، رابطهاى اختیارى است که ما باید بپذیریم؛ یعنى بگوییم خدایا! ما بپذیرفتیم که تو خدا هستى و ما بنده ایم. حال چگونه باید این معنا را تحقّق بخشیم؟