ولایت فقیه
ولایت فقیه
تقلیدی یا تحقیقی ؟
از آن جهت که مسئله ولایت فقیه دنباله بحث امامت است لذا گاهی گفته می شود این مسئله از (( مسائل کلامی )) و از مباحث مربوط به (( علم کلام )) است.علم کلام، در معنای خاص آن، علمی است که به مباحث مربوط به اصول دین ، یعنی مباحث مربوط به خدا و نبوت و معاد می پردازد.پس از اثبات نبوت در علم کلام ، این سوال پیش می آید که ((بعد از پیامبر اسلام مسئله رهبری و جامعه اسلامی چه می شود ؟ )) و بدنبال این سؤال است که بحث ولایت فقیه مطرح مىشود. از آن جا که مشهور است «تقلید در اصول دین جایز نیست» برخى تصوّر کردهاند که چون مسأله ولایت فقیه به ترتیبى که گفته شد از مباحث اصول دین و علم کلام است بنابراین مانند بحث اثبات وجود خدا و یا نبوّت پیامبر، این بحث هم یک مسألهاى است که هر کسى خودش باید برود تحقیق کند و خلاصه این که تقلیدى نیست.
امّا واقعیت این است که چنین تصوّرى درست نیست و در این رابطه باید بگوییم
که اوّلا این گونه نیست که هر مسألهاى که از مسائل علم کلام و از فروعات
مربوط به اصول دین باشد تقلید در آن جایز نیست و حتماً هر شخصى خودش باید
با دلیل و برهان معتبر آن را اثبات کند بلکه بسیارى از مسائل کلامى وجود
دارد که مردم باید در آن تقلید کنند و ببینند کسى که صاحب نظر در آن زمینه
است چه مىگوید. مثلاً مسأله سؤال شب اوّل قبر
از فروعات مربوط به بحث معاد است؛ امّا این که اصولا شب اوّل قبر یعنى چه و مثلاً اگر کسى را روز دفن کنند باید صبر کنیم تا شب بشود و بگوییم شب اوّل قبرش بر پا شد؟ یا این که اگر بدنش سوخت و خاکستر شد و خاکسترش را هم باد برد یا طعمه درندگان شد و خلاصه بدنى از او باقى نماند تا دفن شود و قبرى داشته باشد آیا شب اوّل قبر نخواهد داشت؟ و یا این که کیفیت سؤال در شب اول قبر به چه صورت است و چه سؤال هایى مىشود؟ و دهها پرسش دیگر درباره شب اول قبر از چیزهایى هستند که بسیارى از ما نه تاکنون آنها را تحقیق کرده ایم و نه تخصّص لازم براى تحقیق در مورد آنها را داریم بلکه با خواندن کتابها یا شنیدن سخنان بزرگانى که به آنان اعتماد و اطمینان داریم راجع به مسأله شب اوّل قبر چیزهایى آموخته ایم و به آنها اعتقاد داریم. مسأله ولایت فقیه هم گر چه از جهتى یک مسأله کلامى و از فروعات بحث نبوّت و امامت است اما به لحاظ ماهیتى که دارد از آن دسته مسائلى است که هر شخص خودش توانایى و تخصّص لازم براى تحقیق در مورد آن را ندارد و لذا باید به گفته شخص دیگرى که متخصّص و مورد اعتماد است تکیه کند.
و ثانیاً، گر چه مسأله ولایت فقیه ازاین نظر که دنباله بحث امامت است یک مسأله کلامى و از فروعات مربوط به مباحث اصول دین است اما از این نظر که رعایت حکم ولىّ فقیه بر مردم واجب است، یا این که وظایف ولىّ فقیه چیست؟ حدود اختیاراتش تا چه اندازه است؟ و مسائلى از این قبیل، یک بحث و مسأله فقهى به شمار مىرود. و به همین دلیل هم فقها در کتابها و مباحث فقهى خود آن را عنوان نموده و بحث کرده اند. و شکّى نیست که در مسائل مربوط به فقه (یا همان فروع دین) تقلید جایز و بلکه نسبت به بسیارى از افراد واجب است.
به هر حال، توجّه به این نکته لازم است که بحث اثبات ولایت فقیه یک بحث تخصّصى است که تحقیق در آن، ابزارها و تخصّص خاصّ خود را نیاز دارد. امّا از آن جا که افراد زیادى در مورد آن سؤال دارند و مسأله روز و اساسى جامعه ماست لذا على رغم تخصّصى بودن بحث، ما در این جا سعى مىکنیم برخى از ادلّه اثبات ولایت فقیه را با بیانى نسبتاً ساده ذکر نماییم. بدیهى است براى تفصیل بیش تر باید به کتابها و مجلّات و مباحث تخصّصى که در این زمینه وجود دارد مراجعه کرد.
منبع : کتاب نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه - آیت الله محمدتقی مصباح یزدی