ولایـــــــــــــــــــــــــــت

وبلاگ ولایت برای مقابله با جنگ نرم دشمن فعالیت میکند و گوش به فرمان رهبر عظیم الشأن انقلاب میباشد

ولایـــــــــــــــــــــــــــت

وبلاگ ولایت برای مقابله با جنگ نرم دشمن فعالیت میکند و گوش به فرمان رهبر عظیم الشأن انقلاب میباشد

ولایـــــــــــــــــــــــــــت
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم.
(شهید شوشتری)

و اینک برآنیم تا در فضای سایبری توصیه های گهربار امام خامنه ای را روشنی مسیرمان گردانیم و در این میدان جنگ نرم هم جهادگونه حرکت کنیم.
و ای رهبر عزیز از شما متشکریم که با وجود سراسر نور خود مسیرمان را روشن کردی تا در دره های تاریک راه نیافتیم.
جانم فدای یک لحظه عمرت ای امام
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

وظیفه شیعیان در مقابله با دشمنان

دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۱، ۰۹:۱۶ ب.ظ

وظیفه شیعیان در مقابله با دشمنان

    1. دورى از فتنه‌ها و شبهه‌هاى کفرآمیز

    2. اعلان بیزارى و دشمنى

    3. سازش‌ناپذیرى

    4. ایمان به قدرت و یارى الاهى



1. دورى از فتنه‌ها و شبهه‌هاى کفرآمیز

خداوند مى‌فرماید:

وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حتّى یَخُوضُوا فِی حَدِیث غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللّهَ جامِعُ الْمُنافِقِینَ وَ الْکافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً.(2)

و خداوند [این حکم را] در قرآن بر شما نازل کرده است که هرگاه بشنوید افرادى آیات خدا را انکار و استهزا مى‌کنند، با آن‌ها ننشینید تا به سخن دیگرى بپردازد؛ وگرنه شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را یکجا در دوزخ جمع مى‌کند.

این آیه مى‌فرماید: شما چطور مى‌خواهید با دشمنان خدا رابطه برقرار کنید با این که خداوند در قرآن آورده است که اگر دیدید یا شنیدید کسانى به آیات الاهى‌هانت مى‌کنند و امور مقدّس دینى را به مسخره مى‌گیرند، تا وقتى که مشغول استهزاى معارف دینى


1. انعام (6): 90.

2. نساء(4)، 140.



هستند، شما حق ندارید در مجالسشان بنشینید و به سخن آن‌ها گوش کنید. اگر سخنرانى در جلسه‌اى، معارفِ اسلامى را استهزا مى‌کند، فرد مسلمان حق ندارد در آن جا بنشیند؛ زیرا اگر در چنین مجلسى شرکت کردید و به سخن آن‌ها گوش دادید، شما نیز مانند آن‌ها خواهید بود؛ یعنى شما نیز ایمانتان را از دست مى‌دهید. این که‌هانت بشنوید و سکوت کنید، به معناى تأیید‌هانت است. بعد مى‌فرماید: منافقانى که با کافران ارتباط برقرار مى‌کنند و در مقابل‌هانت‌هاى آنان به دین سکوت مى‌کنند، مثل آن‌ها کافر خواهند بود. و خداوند منافقان و کافران را یکجا در جهنّم گرد خواهد آورد.

آیا مى‌دانید نقطه آغاز نفاق و کفر کجا است؟! نقطه آغاز کفر، شنیدن سخن کفرآمیز است. این که دنیا اصرار دارد سخنان کفرآمیز شایع شود، براى این است که اگر حرفى ده‌ها بار گفته شد؛ در روزنامه‌ها نوشته، و در فیلم‌ها نمایش داده شد، کم کم قبح آن مى‌ریزد و عادى مى‌شود. آنوقت شما تعجّب مى‌کنید که شخصى در یکى از پست‌هاى حسّاس کشور بگوید: ما به آن دینى که آزادى را تضمین نکند، مرتدّیم. آزادى را نیز این گونه تفسیر کرده اند که مردم آزاد باشند تا هرگاه خواستند نظام اسلامى را براندازند، هیچ تنشى در جامعه ایجاد نشود. اگر اسلام این آزادى را تأمین کند، قبولش داریم و گرنه به چنین دینى مرتدّیم! معناى این سخن این است که اگر اسلام اجازه دهد ریشه خودش را بکنند، به آن ایمان داریم؛ امّا اسلامى را که در آن بگویند: شما حق ندارید نظام اسلامى را براندازید، و احکام اسلامى را تعطیل کنید، قبول نداریم و به آن مرتدّیم؛ چون چنین دینى، آزادى را تأمین نمى کند.

کسانى در لباس روحانى گفته اند: حکم قطع دست سارق، حکمى بازدارنده است و اگر بتوانید از راه دیگرى جلو دزد را بگیرید، دیگر نباید دست دزد را ببرید. این حرف یعنى خطِ قرمز روى احکام ضرور و نصّ قرآن. فاصله بین کفر و ایمان چه ناچیز است: یُصبِحُ الرَّجُلُ مؤمناً ویُمسِى کافراً.

امروز، ضروریات اسلام در نشریات پرتیراژ، در کتاب‌ها و در سخنرانى‌ها با صراحت انکار مى‌شود و نفس کسى در نمى آید. این بیش‌تر رنج آور است.

 

این کفر و نفاق از کجا پدید مى‌آید؟ از شنیدن سخنان کفرآمیز و مسخره آمیز درباره آیات الاهى: إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها .(1) اگر اجازه دهید حرف‌هاى کفرآمیز به گوشتان وارد شود، کم کم اثر مى‌کند و به تدریج قبح آن مى‌ریزد. هنگامى که زشتى این شبهه‌ها از بین برود، کسانى جرأت خواهند کرد بگویند: دموکراسى باید به جایى برسد که مردم آزاد باشند تا هر وقت اراده کردند بتوانند حکومت خویش را عوض کنند؛ هرچند آن حکومت، اسلامى باشد.

ببینید دست استعمار چه مى‌کند؟! کشور نیجریه، بزرگ ترین کشور اسلامى در قاره افریقا است که بیش از صد میلیون جمعیت دارد و با آن که بیش‌تر مردم آن مسلمان هستند، حکومت آن حکومتى مسیحى است. در این کشور نقشه کشیدند که جشنواره دختر برگزیده را برگزار کنند؛ از ا ین رو به همه دنیا اعلام کردند که بنا است چنین جشنواره‌اى در نیجریه برگزار شود و ملکه زیبایى دنیا را برگزینند. براى آن که زمینه فرهنگى و اجتماعى این توطئه نیز فراهم شود، نویسنده‌اى مسیحى را واداشتند به وجود مقدّس پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) توهینکند تا ببینند مردم تا چه حد حسّاسیّت دارند. مردم غیرتمند نیجریه در مقابل آن جشنواره و این‌هانت شورش کردند و صدها کشته و زخمى دادند که چرا به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) توهین شده است. چرا مسلمانان نیجریه این گونه غیرت نشان مى‌دهند؟ چون وزارت فرهنگشان، هنوز فرهنگ تساهل و تسامح و بى غیرتى را ترویج نکرده است.

 

2. اعلان بیزارى و دشمنى

سوره ممتحنه این گونه آغاز مى‌شود:

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیّاکُمْ .

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر. اى کسانى که ایمان آورده اید! دشمن من و


1. ممتحنه(60)، 1.



دشمن خودتان را دوست نگیرید. شما به آن‌ها اظهار محبّت مى‌کنید؛ در حالى که آن‌ها به آن چه از حق براى شما آمده، کافر شده اند و رسول اللّه و شما را از شهر و دیارتان بیرون مى‌رانند.

این آیه، خطاب به مؤمنان مى‌فرماید:اى مؤمنان اگر واقعاً به خدا و روز قیامت ایمان دارید، با دشمنان خدا رابطه دوستى برقرار نکنید. شما به آن‌ها اظهار محبّت مى‌کنید و ارتباط سرّى با آن‌ها برقرار مى‌سازید؛ ولى آن‌ها از این رفتار شما سوءاستفاده مى‌کنند و آینده جامعه اسلامى را به خطر مى‌اندازند. از آن‌ها فریب نخورید. مقابل آن‌ها بایستید و با صراحت بگویید که ما با شما دشمن هستیم و تا از خوىِ استکباریتان دست بر ندارید، هرگز با شما آشتى نخواهیم کرد.

ادامه آیات، ما را به اسوه پذیرى از حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرا مى‌خواند:

قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حتّى تُؤْمِنُوا بِاللّهِ وَحْدَهُ.(1)

براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند، وجود دارد. هنگامى که به قوم [مشرک ]خود گفتند: «ما از شما و آن چه غیر از خدا مى‌پرستید، بیزاریم؛ ما به شما کافریم، و میان ما و شما دشمنى همیشگى آشکار شده است تا آن زمان که به خداى یگانه ایمان بیاورید.

این آیه مى‌فرماید: اى مسلمانان! از ابراهیم یاد بگیرید. ابراهیم همراه آن چند نفرى که به او ایمان آورده بودند، رویاروى کشورى بت پرست و قدرت اهریمنىِ نمرود ایستادند و صاف و صریح گفتند که ما چند نفر، از شما بیزاریم. یک اقلیتِ پنج شش نفرى، در برابر جمعیت چند میلیونى بابل که از عظیم ترین و پیشرفته ترین کشورهاى دنیا در آن زمان بود و در مقابل نمرود که ادّعاى خدایى مى‌کرد، ایستادند. این کار، کار راحتى نبود. ایستادند و گفتند: ما همین اقلّیت ضعیف، از شما و معبودها و بت‌هایتان بیزاریم.

 


1 و 2. ممتحنه (60)، 4.


3. سازش‌ناپذیرى

اهل تساهل و تولرانس مى‌گویند: به افکار دیگران و به مقدّساتشان احترام بگذارید؛ امّا قرآن مى‌گوید: با صراحت اعلان کنید که ما از کافران بیزاریم:

کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حتّى تُؤْمِنُوا بِاللّهِ وَحْدَهُ.(1)

ما به شما کافریم و براى همیشه بین ما و شما دشمنى برقرار خواهد بود، مگر این که ایمان بیاورید.

از این که عدّه شما کم است نترسید. از این که آن‌ها داراى ثروت، علم، فن آورى و صنایع پیشرفته هستند نترسید. شما خدا را دارید. اگر اهل استقامت و پایدارى باشید، خدا شما را یارى خواهد کرد. همه چیز را از حضرت ابراهیم(علیه السلام)یاد بگیرید، به غیر از یک چیز: إِلاّ قَوْلَ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ؛(2) جز آن سخن ابراهیم که به پدرش [= عمویش آزر ]گفت: براى تو آمرزش مى‌طلبم. ابراهیم(علیه السلام) پس از گفتوگوى بى نتیجه‌اى که با آزر داشت، از روى رحمت و لطف و به سبب حقّى که آزر به گردنش داشت، گفت: براى تو استغفار خواهم کرد. قرآن به مسلمانان مى‌گوید: شما اگر با کافرى مواجه شدید، چنان که ابراهیم با آذر مواجه شد، حتّى وعده استغفار هم به او ندهید. بگویید دشمنى ما با شما تا ابد ادامه خواهد یافت و هرگز براى شما استغفار نخواهیم کرد. این تعلیم قرآن است. به تعلیم تأسّى کنید. حقیقتى را که اسلام از ما مى‌خواهد، در این نوع مسائل حیاتى و سرنوشت ساز است.

 

4. ایمان به قدرت و یارى الاهى

باید به پیامبر(صلى الله علیه وآله) تأسّى کنیم که در برابر احزاب ایستادگى کرد و خم به ابرو نیاورد؛ چنان که مؤمنان به او تأسّى کردند:فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ؛(3)و از ایشان، بعضى به شهادت رسیدند و بعضى هم در انتظار شهادتند.

 


2. ممتحنه (60)، 4.

3. احزاب (33)، 23.



این گونه باشید. از این که دشمن ما را احاطه کرده و قوى است و ما ضعیف هستیم نترسید. دشمن قوى‌تر است یا خدا؟! مگر خدا نبود که شما را یارى کرد: وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْر وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ(1)؛ در ماجراى بدر، شما ذلیل و بیچاره بودید و خدا به شما یارى رساند و پیروزتان کرد. مگر آن خدا، از خدایى اش دست برداشته است؟! مگر خدا پیر شده، و قدرتش را از دست داده است؟! خدا همان خدا است؛ اگر شما همان بنده‌ها باشید.

اگر شما همان بسیجى‌هایى باشید که دلاورانه دشمن را از میهن اسلامى راندید و براى جهاد سر از پا نشناختید و عاشقانه در راه خدا جنگیدید، خدا هم همان خدا است. اگر راست مى‌گویید که به خدا و قیامت ایمان دارید، چرا مى‌ترسید؟! یا پیروزى دنیا از آن شما است یا سعادت آخرت و یا هر دو. تردید به خود راه مدهید! باید تا نفس آخر و قطره آخر خون با دشمن جنگید! فکر تسامح، تساهل، گفتمان، زندگى مسالمت آمیز و ترک مخاصمه را به مغزتان راه ندهید! سرانجام واپسین امام ما، حضرت مهدى عجّل الله تعالى فرجه الشریف با شمشیر قیام خواهد کرد و به پیروزى نهایى خواهد رسید. حضرت با گفتمان پیروز نخواهد شد. این شعرها را مى‌گویند و این لالایى‌ها را مى‌خوانند که من و شما را خواب کنند. اگر آن‌ها راست مى‌گویند که دنیاى امروز جنگ نمى پذیرد، پس در فلسطین و عراق و افغانستان چه مى‌گذرد؟! آیا ایشان با مردم مظلوم فلسطین و عراق گفتمان مى‌کنند؟! آیا حاضرند کوچک ترین حقّ این مردم مظلوم را بدهند؟! پس چرا در این کشورها کودکان و زنان را بمباران مى‌کنند؟! چرا بچه‌هاى شیرخوار را هدف تیر قرار مى‌دهند؟! چرا بیمارستان‌ها، مدارس و انبارهاى غذا را منفجر مى‌کنند؟! چرا محصول زراعت و درخت‌هایشان را مى‌سوزانند؟! چرا از هر طرف آنان را محاصره مى‌کنند و دائم بر سرشان آتش مى‌بارند؟! آیا معناى طرفدارى از حقوق بشر این است؟! آیا معناى دموکراسى و آزادى این است؟! تا کى مى‌خواهیم از این شیاطین بدتر از ابلیس فریب بخوریم و در برابرِ آن‌ها دستمان را بلند کنیم و تسلیم شویم. اگر بنا است کشته بشویم، بگذار دست کم در راه خدا و راه دفاع از ایمان و عقیده و دینمان شهید شویم. آن‌ها


1. آل عمران (3)، 123.


به ما وعده مى‌دهند؛ ولى وقتى بر ما مسلّط شدند و به آرزوى خودشان رسیدند، دیگر هیچ کس را نمى شناسند. تجربه افغانستان و عراق کافى نیست؟ در آینده، تجربه سوریه و عربستان نیز خواهد بود. خدا نیاورد روزى که نوبت به تجربه بعضى از مسؤولانِ فریب خورده مملکت ما برسد!



منبع : آثار آیت الله مصباح یزدی
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۱۸
سرباز ولایت

نظرات  (۱)

۲۰ دی ۹۱ ، ۱۶:۳۳ امیر قلیزاده
عالی بود حاجی...
پاسخ:
ارادت
به شما نمیرسیم
التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی